هوا سرد بود دلم تنگ تر از روز هاي قبل چشمانم خيس بود گلويم پر از صداهاي لرزيده بود صداهاي كه ارام از گلويم بيرون مي امد صدا هاي كه براي كسي كه خيلي وقت بود از گلويم بيرون مي امد دلم برايش تنگ شده براي حرف هايش براي خنده هايش براي وجودش براي همه چيز تنگ شده اما دل تنگي هايم را چه كنم خودش گفت تنهايم نميگذارد دلم بي تخصير است...
:: موضوعات مرتبط:
نوشته هاي خودم(127) ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0